سیده رستاسیده رستا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

رستای بی همتای من

پایان پانزده ماهگی و راه رفتن رستا جونم

  سلام به دختر عزیزتر از جانم،دیروز بعد از یک هفته از تهران یرگشتیم و خدارو شکر بالاخره کارهای مربوط به خونه هم تمام شد،عزیزم دیروز به دلیل بارش برف و عدم دید کافی که اکثر شهرها رو فرا گرفته بود هواپیما نتونست اصفهان بشینه و دوباره به تهران برگشت و بعد از کلی معطل شدن در فرودگاه و خسته شدن و کلافگی شما مستقیم به سمت جم پرواز کردیم،آخه پرواز شرکت بابا اینا همیشه به خاطر کارمندهاشون یه نشست هم اصفهان داره،خوب بگذریم که کلی حرفها و کارهاست که باید واست بگم عزیزدلم.     ساعت 19:10 روز پنج دیماه یهو متوجه شدم که یه کوچولو داری راه میری چند تا قدم برداشتی.   آخ جوووووووووووون    ...
25 دی 1392

دالی رستاااااااااااااااا

  سلام فرشته کوچولوی من این روزها شیرین بازیهات خیلی زیادتر شده و کلی مارو  سر ذوق میاره عزیزدلم هر روز کلی چیز یاد میگیری و یه عالمه بازیگوشی میکنی،یکی اینکه وقتی من نشستم دستت رو روی شانه های من میگذاری و از پشت سر بلند میشی و سرت رو به نشونه دالی این ورو اون ور میکنی از هر چیزی استفاده میکنی تا دالی بازی کنی از شال من،چادر نماز و حتی سفره ،عزیز مامان  وقتی که روی زمین نشستم،از پشت سرم دستت رو روی شونه هام میگذاری و با سرت دالی بازی میکنی.دختر باهوشم این حرکات رو خودت یاد گرفتی،واسه اولین بار که اینو انجام دادی خیلی ذوق کردم و خندیدم. "به دالی میگی دان  "   عزیزم این عکس رو گذاشتم تا نم...
10 دی 1392
1